با ما همراه باشید

اجتماعی

وظایف مدیر

منتشر شده

در

آسان رپورتاژ  / علم مدیریت، جزو علوم بسیار مهم و کاربردی می‌باشد که در عرصه‌های مختلف زندگی بشر، اثرگذار است؛ مجموعه‌ی مدیریت، به رشته‌ها و گرایش‌های زیادی تقسیم می‌شود و دروس و مباحث متنوعی برای مطالعه دارد.

مدیران مختلف، تاکنون نقشی کلیدی در روند زندگی بشر داشته‌اند و شاید بیش از سایر اقشار در جوامع، اثرگذار بوده‌اند؛ آن‌ها در یک‌دل کردن کارکنان، سازماندهی، نظم بخشیدن، هدایت و نیل به اهداف، تاثیر زیادی داشته‌اند؛ هر سازمانی که مدیران خوبی داشته، نتایج بهتری گرفته و سازمانش را سربلند کرده است؛ مدیران باید ویژگی‌های خاصی را داشته باشند، تا بتوانند از عهده مسئولیت خطیر و مهم خود برآیند و سازمانی که بار آن به دوششان واگذار شده است، را به سر مقصد منظور، با تحقق حداکثر اهداف آن و نزدیک‌تر شدن به چشم‌اندازهایش برسانند.

محققان مختلف، وظایف مدیر را ذکر نموده‌اند که طبق مشهورترین و مقبول‌ترین نظر، پنج اصل مدیریت (وظایف مدیر) شامل موارد: 1. برنامه‌ریزی، 2. سازماندهی، 3. بسیج منابع و امکانات، 4. هدایت و رهبری و 5. کنترل می‌شود.

از بین این پنج وظیفه‌ی مدیر، سه وظیفه در فاز اجرا بوده (سازماندهی، بسیج منابع و امکانات و همچنین هدایت و رهبری) و دو وظیفه‌ی مهم‌تر، برنامه‌ریزی و کنترل می‌باشد که به‌نوعی خارج از فاز اجرا هستند؛ مدیر، ابتدا برنامه‌ریزی (به‌نوعی مهم‌ترین وظیفه مدیر) می‌کند، بعد وارد فاز اجرا می‌شود، سپس و همزمان با اجرا، خروجی‌ها را کنترل (دومین وظیفه مدیر از نقطه‌نظر اهمیت) می‌کند و از خروجی‌ها فیدبکی به ورودی، برنامه‌ریزی و اجرا می‌دهد؛ بازخورد او باعث می‌شود که برنامه‌ی بهتری بریزد که این برنامه‌ی بهتر، منجر به بهبود فاز اجرا می‌شود و این چرخه‌ی بهبود، ادامه پیدا می‌کند تا سازمان به عملکرد بهینه و ایده‌آل خود نزدیک و نزدیک‌تر شود؛ حال هر چه برنامه‌ریزی بهتر و دقیق‌تر انجام شود و فاز اجرا بهتر طی شده و کنترل هم بهتر انجام شود، سازمان در تحقق اهداف و چشم‌اندازش، موفق‌تر خواهد بود؛ در این‌صورت خطا کمتر شده و در صورتی هم که بتوان خطای مربوط به برنامه برای رسیدن به اهداف را صفر نمود، عملا یعنی دقیقا به اهداف و چشم‌اندازها دست‌یافته‌ایم که همین هم مطلوب ماست؛  در این بین، اهم وظایف مدیر، برنامه‌ریزی است؛ برنامه‌ریزی نیز از چند منظر، قابل بررسی است و نکات زیادی را در خود دارد؛ در درجه‌ی بعدی اهمیت از بین وظایف یک مدیر، وظیفه‌ی کنترل قرار می‌گیرد؛ اگر مدیر بتواند کنترل خوبی را روی زیردستانش داشته باشد، آن‌ها نیز در کارهایشان بهتر عمل نموده و همین موجب بهبود عملکرد کلی سازمان می‌شود.

مهم‌ترین نقش مدیر در هر یک از پنج وظیفه‌ی خود، نیز تصمیم‌گیری است؛ یک مدیر، برای اجرای هر وظیفه خود، باید تصمیمات درستی را اتخاذ کند و این کلیدی‌ترین نقش اوست؛ در بسیاری از موارد، مدیر شخصا و یا به تنهایی و یا مستقیم در تمامی قسمت‌های مربوط به وظایف خود، ورود نمی‌کند و به‌نوعی تفویض اختیار می‌کند و از معاونین، دستیاران، مدیران زیر مجموعه، روسا و کارشناسان واحدهایش می‌خواهد که کارها را هندل کنند و برایش گزارش بفرستند؛ اما چه مدیر، مستقیم وظایفش را انجام دهد و چه غیر مستقیم به انجام وظایفش بپردازد، در هر حال اهم نقش او در وظایفش، تصمیم‌گیری است؛ نهایتا مدیر باید تصمیم‌گیری غایی را در خصوص موارد کلان داشته باشد (تصمیم‌گیری‌های جزئی و یا موارد خیلی تخصصی مسلما می‌تواند وابسته به کارگروه‌های تخصصی و عناصر زیرمجموعه‌ی مدیر اصلی باشد، ولی در مورد موارد کلان و سیاست‌گذاری‌های اصلی و سرمایه‌گذاری‌های بزرگ و مواردی از این دست، خود مدیر اصلی، می‌بایست تصمیم‌گیرنده نهایی باشد)؛ در بسیاری موارد، مدیر بررسی موارد فنی، تخصصی، به‌روز و … را به تیم‌ها و کارگروه‌های تخصصی واگذار کرده و آن‌ها پس از مطالعات لازم و بررسی‌های مورد نیاز، نظر خود را اعلام نموده و اینک مدیر اصلی تصمیم‌گیرنده‌ی نهایی خواهد بود که مثلا تایید کند یا نکند؛ امضا کند یا نکند؛ مشورت مجددی داشته باشد یا نداشته باشد؛ در این بین، هر چقدر هم مدیر آگاه‌تر بوده، توانایی‌ها و مهارت‌های بالاتری داشته باشد، در تجزیه و تحلیل‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، می‌تواند بهتر عمل کند؛ ما به مدیرانی نیاز داریم که هم وظایف خود را خوب بشناسند و هم خوب به آن‌ها عمل کنند؛ نقش خود را دانسته و آن را به‌درستی ایفا کنند؛ از مهارت‌های لازم و کافی برخوردار بوده و آن‌ها را مبتنی‌بر ابزارهای مناسب، به‌کار گیرند تا سازمان‌هایمان، بهبود یافته و به‌سمت ایده‌آل خود، حرکت نموده و به صد خویش نزدیک شوند.

به قلم: علیرضا محمودی‌فرد-محقق و مدرس دانشگاه‌ها

enemad-logo